سفارش تبلیغ
صبا ویژن
































رنج زمانه

 

شهدا با ما چه می کنند

چه آن زمان که در خاکریز مبارزه بودند

وچه حالا که در خاکریز کلمات مرد عمل می طلبند...

بخشی از وصیت نامه شهید شوشتری:

(( دیروز از هر چه بود گذشتیم

امروز از هر چه بودیم...

آنجا پشت خاکریز بودیم

و اینجا در پناه میز...

دیروز دنبال گمنامی بودیم

و امروز مواظبیم ناممان گم نشود...

آن روز بوی جبهه می داد

و امروز ایمانمان بو می دهد....

الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم

و بصیرمان کن تا اسیر بر نگردیم

و آزادمان کن تا اسیر بر نگردیم.... ))

                                                      آمین یا رب العالمین....

 


نوشته شده در دوشنبه 89/7/19ساعت 11:49 صبح توسط هستی نظرات ( ) |

1- چند وقتی یه می خوام بنویسم اما ذهنم اونقدر آشفته و درهم برهمه که نمی دونم از کدومش بنویسم

2- دی شب داشتم کتاب تاریخ خلفا رو می خوندم (اشتباه نکنید چند صفحه ی نخستش را ....) کم کم 

احساس کردم داره دود از سرم بلند می شه اونم در باب فاضیل عمر و ابوبکر جالب اینجاست که این

فضایل رو به نقل از امیرالمومنین و از زبان مبارک پیامبر اسلام (ص) نقل می کرد...

فکر کنم از دی شب تا حالا یه چند تایی شاخ در آورده باشم !!!!


نوشته شده در شنبه 89/7/17ساعت 1:51 عصر توسط هستی نظرات ( ) |

روزگاری است در این شهر غریب

کسی از دیار مجنون و جنون

سرکی به قصه هایمان نمی زند

کسی از من و تو نیست که پرسد

دلمان تنگ شده است آیا

یا هنوزم به تمنای وصالش

روح شوریده ای در ما هست هنوزم

که بپرسد ای دوست

به کجا چنین شتابان

تو که از محنت دگران

روزگاری نه به چندان دور

خواب در چشم ترت نمی شکست

به چه حالی اکنون

روزگارت می گذرد

و نمی پرسی از خود

که چرا گمشده ای

که چرا نیست تو را

دگر آن غم دگران

و چگونه است که خواب در چشم ترت می شکند

و ندایی نیست تورا

که بگوید ای دوست

به کجا چنین شتابان...


نوشته شده در یکشنبه 89/7/4ساعت 2:31 عصر توسط هستی نظرات ( ) |


Design By : Pichak